نادیانادیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

نادیا امید زندگی ما

اولین شعر

خورشیدم، خانومم، من با تو میمونم رویامی، دنیامی، دستاتو میبوسم تقدیم به تو که بهترینی امروز صبح برات این شعر رو میخوندم و تو هم من رو همراهی میکردی. میگفتی: خانومم ، مییموونم ،‌ دُ یامی قربون اون شعر خوندنت. راستی دیروز چهارمین سالگرد ازدواج مامان وبابا بود. بابا هم دیشب با یک سبد گل خوشگل و یک جعبه شیرینی اومد خونه. و تو هم میرفتی گلها رو بوس میکردی و بو میکردی عزیز دلم. ...
23 اسفند 1390

خانم کوچولوی من

دختر قشنگم میخوام بگم تو حتی از یک بزرگسال هم بیشتر میفهمی. هرچی بهت میگم کاملاً متوجه میشی و عمل میکنی عزیزم. دیشب میخواستم قبل از خواب یک لیوان شیر گرم بهت بدم که راحتتر بخوابی  ولی هرکاری میکردم نمیخوردی و همش میگفتی که عکسهای روی دیوار رو به من بده. من هم بهت دادم و بعد بهت گفت حالا که من به حرفت گوش دادم پس تو هم به حرف من گوش بده و شیرت رو بخور و تو هم گوش خیلی خوب گوش دادی و تا ته خوردیش. خیلی دوستت دارم دختر خوبم. حالا از حرف زدنت بگم. عاشقشم. مخصوصاً اون " پاشو" گفتنت. میگی "پاچو" سودابه= هوباده – سوباده میمون= مییییمون البته خیلی وقته هر کلمه ای رو که مشنوی میگی . ولی اونایی که خیلی بامزه میگی یادم میمونه. بع...
22 اسفند 1390

از شیر نگرفتم

عزیز دلم آخرش نتونستم تو رو از شیر بگیرم. موکولش کردم به یک فرصت مناسبتر. آخه الان دم عیهد و سر من واقعاً شلوغه.خونه تکونی و خرید و.... باید موقعی این کار رو انجام بدم که تمام وقتم رو برای تو بذارم. تا دختر قشنگ من کمترین آسیب و اذیت رو ببینه. چون بالاخره کار خیلییییییییی سختیهههههههه. و من خیلی نگرانم. ترجیح دادم تحقیق بیشتری بکنم. آخه یکی میگه یکدفعه باید قطعش کرد یکی دیگه میگه باید کم کم باشه. یکی میگه نباید پیشش باشی و یکی دیگه میگی باید پیشش باشی که آسیب روحی نبینه . برای همین باید بیشتر تحقیق کنم.
20 اسفند 1390

از شیر بگیرم یا نگیرم ؟

دختر قشنگم امروز چهارشنبه است و من قصد دارم کار بزرگ از شیر گرفتن تو رو از فردا شروع کنم. واقعاً خیلی برام سخته. 10 روز دیگه یک سال و 7 ماهگیت تموم میشه و من نمیدونم تا دو سالگیت صبر کنم یا نه؟ آخه دو سالگیت میخوره به تابستون و در فصل گرما نباید بچه ها رو از شیر گرفت و از طرفی عاقل تر می شن و این کار سخت تر میشه. از طرفی بخاطر علاقه ای که به شیر خوردن داری، غذا خوب نمیخوری و چون دیگه به شیر پاستوریزه خوردن هم تقریباً عادت کردی برات بهتر که از شیر گرفته بشی .ولی از طرف دیگه اون احساس شادی بعد از شیر خوردنت که حسابی انرژی میگیری و سرحال میشی و یا وقتی خسته ای خوابت میبره و همینطور اون حس قشنگی که از در آغوش گرفتن تو موقع شیر خوردنت در من شکل...
17 اسفند 1390

هم قفس

همسفر (نادر ابراهیمی): " در این راه طولانی - که ما بی خبریم   و چون باد می گذرد   بگذار خرده اختلاف هایمان با هم باقی بماند خواهش می کنم !  مخواه که یکی شویم ،  مطلقا یکی مخواه که هر چه تو دوست داری ، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نیز باشد مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم یک ساز را،  یک کتاب را،  یک طعم را، یک رنگ را و یک شیوه  نگاه کردن را مخواه که انتخابمان یکی باشد،  سلیقه مان یکی  و رویاهامان یکی هم سفر بودن و هم هدف بودن ، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست و شبیه شدن دال بر کمال نیست  بل  د...
24 شهريور 1390

فاجعه

دختر گلم پنج شنبه هفته گذشته  17شهریور قرار بود برات جشن تولد بگیرم. ولی متاسفانه همه چی بهم خورد . با اینکه از یکشنبه ش کمی سرما خورده بودم ولی خودم رو از تک و تا ننداختم تا مهمنونی ت رو به خوبی برگزار کنم ولی یکدفعه روز چهارشنبه تو که تا ساعت 7 بعدالظهر سرحال بودی و داشتی بازی میکردی وقتی ساعت 8 از خواب بیدار شدی بشدت تب کرده بودی. من هم اون موقعه بیشتر کارهام رو کرده بودم و داشتم بسرعت کارهای باقی مونده برای مهمونی رو انجام میدادم. ( سفارش کیک ، تزیین خونه، تغییر دکوراسیون، درست کردن نصف غذاها و... ). ساعت 8 بیدار شده بودی ولی از شدت تب حال نداشتی از جات بلند بشی و فقط ناله میکردی تا حالا همچین چیزی سابقه نداشت. بلندت کردم همون موق...
20 شهريور 1390

چطور براي كودك خود كتاب انتخاب كنيم؟

  والدين همان‌گونه كه براي خوراك و پوشاك كودك زمان مي‌گذارند، براي رشد صحيح ذهني او نيز بايد از خود همت نشان دهند وقتي انسان پا به دنيا مي‌گذرد و با حواس خود با پيرامونش ارتباط بر قرار مي‌كند. با اولين چيزي كه لمس مي‌كند، مي‌شنود، مي‌بيند يا بو مي‌كشد، كنجكاويش تحريك مي‌شود. پرسش كردن به دنبال ايجاد علامت سوالي در ذهن و افكار شروع مي‌شود. عدم دريافت پاسخ صحيح به اين پرسش‌ها در كودكان منجر به رشد فكري ضعيف، كاهش خلاقيت، بي‌انگيز‌گي، بي‌علاقگي به تحصيل، عدم پيشرفت و... مي‌شود. كودكان بر اساس جواب هاي دريافتي ياد مي‌گيرند كه چگونه زندگي، افكار و شخصيت...
14 شهريور 1390

سنگ صبور

سلام عشق من از روز تولدت تا حالا وقت نکردم چیزی برات بنویسم. واکسن زدن ، چکاو ماهانه بردن پیش دکتر ، و بعد از یک هفته هم تب کردی و من دو بار بردمت دکتر و کلی هم ترسیدم. ولی الان خدا رو شکر خوب هستی. یک آزمایش چکاو سالانه هم باید ببرمت که  خیلی سخته و من هنوز نبردمت. از یکی دو روز قبل از تولدت هم زبون باز کردی و خیلی از کلماتی رو که بهت میگیم با زبون خودت تکرار میکنی. ماهی= مایی، بریم = بیم ، رفت = رفت ، دایی ، دالی ، بیضی  و ....... و دیگه بخوبی هم راه میری و خیلی کم زمین میخوری.  الان هم در تدارک گرفتن جشن تولدت هستم  که روز پنج شنبه میخوام برگزار کنم البته اگه بعضی ها بزارند و طبق معمول که تمام خوشی های زندگی من ر...
12 شهريور 1390

شب تولد

دختر عزیزم درسته که فردا روز تولدته ولی چون پارسال روز تولدت چهارشنبه بود دلم میخواد از همین امروز که چهارشنبه است درست در ساعت تولدت (  50/11 دقیقه)، این لحظات قشنگ رو ، از همین لحظه جشن بگیرم عشق من. در واقع امشب شب تولدته عزیز دلم.     چه لطیف است حس آغازی دوباره، و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس... و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن! و چه اندازه شیرین است امروز... روز میلاد... روز تو! روزی که تو آغاز شدی!  نادیاجان،دختر عزیزم ،اولین سالگرد تولدت مبارک.  عاشقانه دوستت دارم           ...
26 مرداد 1390